در ادامهی سری مقالات معرفی انواع شرکتها به شرکت تضامنی می رسيم. در اين مقاله قصد داريم بگوييم که شرکت تضامنی چيست و ماليات شرکتهای تضامنی به چه شکل است و آيا به آن معافيتی تعلق می گيرد يا خير. در ابتدا به تعريف شرکت تضامنی می پردازيم.
شرکت تضامنی چيست؟
شرکت تضامني شرکتي است که تحت اسم خاص و براي امور تجاري بين دو يا چند نفر با مسئوليت تضامني هر يک از شرکاء تشکيل ميشود. در صورتي که دارايي شرکت براي تسويه بدهيهاي شرکت کافي نباشد هر يک از شرکا مسئول پرداخت تمام بدهيهاي شرکت است. هر قراري غير از اين بين شرکا ترتيب داده شود منتفي است.
در اسم شرکت بايستي عبارت شرکت تضامني و لااقل اسم يک نفر از شرکاء ذکر شود. در صورتي که اسم شرکت مشتمل بر اسامي تمام شرکاء نباشد بايستي بعد از اسم شريک يا شرکايي که ذکر شده عبارتي از قبيل و شرکاء يا و برادران قيد شود. تمامي سرمايه شرکت چه نقدي و چه سهم الشرکه غير نقدي بايستي تاديه و تسليم شده باشد که سهم الشرکه غير نقدي بايستي قبلا با رضايت تمام شرکاء تقويم شود. نقل و انتقال سهم در شرکت تضامني بايستي با رضايت تمام شرکاء صورت پذيرد در غير اين صورت غير قانوني است.
مطابق قانون تجارت؛ «شرکت تضامني شرکتي است که در تحت اسم مخصوصي براي امور تجارتي بين دو يا چند نفر با مسئوليت تضامني تشکيل ميشود.» شرکتهاي تضامني از آن جهت که شرکاي آنها در مقابل طلبکاران شرکت مسئوليت دارند، براي افرادي که با شرکت طرف هستند جالب توجه است زيرا ايشان اين اطمينان را دارند که اگر دارايي شرکت کفاف طلبشان را نداد ميتوانند به شرکا مراجعه نمايند. در مقابل براي کساني که ميخواهند شرکت تشکيل دهند اين ريسک را دارد که اموال شخصي خودشان ممکن است براي بدهيهاي شرکت در خطر بيفتد.
نکته: بدهيهاي شرکت تضامني ابتدا بايستي از خود شرکت مطالبه شود و درصورت انحلال شرکت طلبکاران ميتوانند براي وصول مطالبات خود به هريک از شرکاء يا به تمام آنها رجوع کنند هيچ يک از شرکاء نميتواند با استناد به اينکه ميزان بدهيهاي شرکت از ميزان سهم او در شرکت بيشتر است از پرداخت بدهيهاي شرکت امتناع ورزد. فقط در روابط شرکاء مسئوليت آنها به موجب اساسنامه شرکت است. هرگاه شرکت منحل شود ابتدا بايستي مطالبات طلبکاران خود شرکت تسويه گردد سپس طلبکاران هر يک از شرکاء نسبت به مانده دارايي شرکت حق مطالبه دارند( طلبکاران شخصي شرکاء نسبت به طلبکاران خود شرکت حق تقدم ندارند).
طلبکاران شخصي شرکاء ميتوانند نسبت به سهميه مديون خود از منافع شرکت يا سهمي که در صورت انحلال شرکت ممکن است به مديون تعلق گيرد اقدام قانوني کنند. در صورتي که طلبکاران شخصي هر يک از شرکاء دارايي لازم همچنين سهم متعلقه از منافع شرکت براي تسويه بدهيهاي خود را نداشته باشند، طلبکاران ميتوانند انحلال شرکت را در صورتي که شش ماه قبل نيت خود مبني از انحلال را به وسيله اظهارنامه رسمي به اطلاع شرکت رسانيده باشند تقاضا نمايند.
آيا شرکت تجاری می تواند شريک شرکت تضامنی شود؟
پاسخ به سوال فوق مثبت است. شرکتهاي تجارتي به هر صورت که باشند ميتوانند در شرکت تضامني مشارکت داشته باشند. زيرا همانطور که شريک حقيقي ميتواند در شرکت تضامني داخل شود و مسئوليت داشته باشد شرکتهاي تجاري نيز ميتوانند داخل شرکت تضامني شوند و مسئوليت داشته باشند.
حدود مسئوليت مديران شرکت تضامني
مسئوليت شرکا و شرکت در صورتي قابل طرح است که مدير حدود اختيارات خود را رعايت کرده باشد والا مطابق مقررات عام اشخاص ثالث فقط حق دارند به مدير مراجعه کنند حتي اگر اين اختيارات قبلاً آگهي نشده باشد باز هم شرکت ميتواند به محدوديت اختيارات مدير استناد و معامله را نپذيرد. بنابراين قبل از اين که با مدير يک شرکت تضامني معامله کنيد، ابتدا اساسنامه و شرکتنامه شرکت را مطالعه کنيد تا اختيارات مدير يا مديران شرکت تضامني را بدانيد زيرا عدم آگاهي شما موجب نميشود که بتوانيد عليه شرکت يا شرکا اقامه دعوا کنيد.
اگر يکي از مديران مستقلاً با اشخاص ثالث و به نام و حساب شرکت معامله کرده باشد درصورتي که اختيار آن معامله را نداشته باشد معامله به شرکت راجع نيست حتي اگر ثبت يا آگهي نشده باشد که تصميم گيري مديران به اتفاق يا به صورت اتفاقي باشد.البته برخي اساتيد حقوق تجارت خلاف اين نظر را نيز اعلام نمودهاند.
اگر شرکت بخواهد عليه مدير اقامه دعوا کند چنانچه حين اقامه دعوا مدير مورد تعقيب ديگر مدير شرکت نباشد مدير فعلي به نمايندگي از طرف شرکت عليه او اقامه دعوا خواهد کرد. اگر مدير خاطي هنوز مدير شرکت باشد با وجودي که قانون پيش بيني نکرده ولي منطقي است که شرکا را محق در اقامه دعوا بدانيم.
انحلال شرکت تضامنی
قانون تجارت موارد انحلال شرکت تضامني را بيان نموده است. مطابق ماده فوق: «شرکت تضامني در موارد ذيل منحل ميشود:
1. در صورت تراضي تمام شرکا
قانونگذار به اراده شرکا احترام گذاشته و فرض نموده که در صورت توافق کليه شرکا امکان انحلال شرکت تضامني فراهم شود؛ بنابراين راي اکثريت شرکا نميتواند باعث انحلال شرکت تضامني شود و حتي خلاف اين امر را نميتوان در شرکتنامه و اساسنامه پيش بيني نمود و به طريق اولي واگذاري انحلال شرکت به مديران شرکت نيز ممکن نيست.
2. تقاضاي يکي از شرکاء
در صورتي که يکي از شرکا به دلايلي انحلال شرکت را از محکمه تقاضا نمايد و محکمه آن دلايل را موجّه دانسته و حکم به انحلال بدهد؛ چنانچه يکي از شرکا به دلايلي انحلال شرکت را از دادگاه بخواهد و محکمه آن دلايل را موجّه ميداند و حکم به انحلال شرکت تجاري ميدهد؛ البته زماني که دلايل انحلال منحصراً مربوط به شريک يا شرکا معيني باشد دادگاه آن شريک يا شرکا را اخراج مينمايد و بخاطر ايشان شرکت را به کلي منحل نميکند.
3. در صورت فسخ يکي از شرکا
فسخ شرکت تضامني وقتي امکان دارد که در اساسنامه اين حق از شرکا سلب نشده و ناشي از قصد اضرار نيز نباشد تقاضاي فسخ بايد شش ماه قبل از فسخ کتباً به شرکا اعلام شود و اگر موافق اساسنامه بايد سال به سال به حساب شرکت رسيدگي و فسخ در موقع ختم محاسبه ساليانه به عمل خواهد آمد.
4. در صورت ورشکستگي يکي از شرکا
طلبکاران شخصي شرکا نميتوانند طلب خود را از دارايي شرکت تضامني درخواست کنند البته ميتوانند نسبت به سهميه مديون خود از منافع شرکت يا سهمي که در صورت انحلال شرکت ممکن است به مديون مزبور تعلق گيرد اقدام کنند. زيرا ورشکستگي شرکت به معناي ورشکستگي شرکا و ورشکستگي بعضي از شرکا به معني ورشکستگي شرکت نيست و اين موارد ملازمه قانوني باهم ندارند.
البته طلبکاران شخصي شرکا در صورتي که نتوانسته باشند طلب خود را از دارايي شخصي مديون خود وصول کنند و سهم مديون از منافع شرکت کافي براي تأديه طلب آنها نباشد ميتوانند انحلال شرکت را تقاضا نمايند البته براي اين امر شما بايد حداقل شش ماه قبل قصد خود را بهوسيله اظهارنامه رسمي به اطلاع شرکت رسانده باشيد. در اين صورت شرکت يا بعضي از شرکا ميتوانند تا وقتي که حکم نهايي انحلال صادر نشده با تأديه طلب دائنين مزبور تا حد دارايي مديون در شرکت يا با جلب رضايت آنان به طريق ديگر از انحلال شرکت جلوگيري کنند.
5. فوت يا محجوريت يکي از شرکا
در صورت فوت يا حجر يکي از شرکا، باقي ماندن شرکت يا انحلال آن موقوف به رضايت ساير شرکا و قائممقام متوفي خواهد بود.
در شرکتهای با مسئوليت محدود، تضامني، نسبي و مختلطها چقدر بايد ماليات داد؟
در اين شرکت ها 10 % از کل درآمد به عنوان ماليات شرکت، محاسبه و وصول شده و از کل درآمد مشمول ماليات پس از کسر 10% نسبت به بقيه به شرح زير عمل خواهد شد:
در مورد شرکت هاي با مسئوليت محدود- تضامني- نسبي- مختلط غير سهامي پس از کسر 25% از کل درآمد به عنوان ماليات شرکت، بقيه درآمد مشمول ماليات به نسبت سرمايه يا سهم الشرکه يا به نسبتي که در اساسنامه تعيين گرديده تقسيم و سهم هر يک به طور جداگانه مشمول ماليات به نرخ ماده 131 خواهد بود.
محساب مالياتي اشخاص حقيقي که ماليات بر درآمد آنان طبق مقررات فصل دوم اين باب پرداخت شده باشد تصفيه شده تلقي ميشود مگر در مورد اشخاص زير:
1. هر شخص حقيقي که جمع درآمد مشمول ماليات او از يک يا چند منبع از چهار صد هزار ريال در سال تجاوز نمايد تا سيصد هزار ريال حقوق و يا مقرري هر شخص در جمع درآمد او محسوب نخواهد شد. وزارت دارايي در مواردي که درآمد اشخاص حقيقي از يک محل در يک منبع تحصيل و ماليات آن قانوناً پرداخت شده است اشخاص مزبور را از تسليم اظهارنامه موضوع ماده معاف خواهد نمود.
2. هر شخص حقيقي مشمول ماليات که بيشتر از ميزان مقرر از نرخ دهدرصد يا از بخشودگي مالياتي حداقل درآمد استفاده کرده باشد.
3. هر شخص حقيقي ايراني مقيم ايران که درآمدي در خارج از کشور تحصيل کرده باشد.
در انتها پيشنهاد ميکنيم به صفحهي ماليات شرکت ها مراجعه کنيد تا درباره ماليات انواع شرکتها اطلاعات بيشتري به دست آوريد
بدون دیدگاه