هزینهیابی استاندارد یکی از روشهای مهم و کارآمد در مدیریت هزینههای تولید و ارائه خدمات است که به سازمانها امکان پیشبینی دقیق هزینهها و کنترل عملکرد مالی را میدهد. این روش با مقایسه هزینههای واقعی و استاندارد به شناسایی انحرافات و بهبود کارایی کمک میکند. در این مقاله هزینه یابی استاندارد را بررسی میکنیم. با ازتا همراه باشید.
هزینه یابی استاندارد چیست؟
هزینهیابی استاندارد به فرآیندی اشاره دارد که طی آن بهای تمام شدهی یک واحد کالا بر اساس مشخصات از پیش تعیینشده برای مواد اولیه، دستمزد مستقیم و سربار تولید محاسبه میشود. این هزینهها بر اساس ضوابط و استانداردهای مشخصی تنظیم میگردند و معمولاً پیش از آغاز دوره مالی تعیین میشوند. اطلاعات مربوط به هزینههای استاندارد در کارت مخصوص ثبت میشود و در نهایت با هزینههای واقعی مقایسه میگردد تا انحرافات و مغایرتها بهدقت شناسایی شوند. این نوع هزینهیابی بیشترین کاربرد را در مؤسسات تولیدی و تجاری دارد.
در سیستم هزینهیابی استاندارد، هزینهها بهصورت دقیق و پیشفرض تعیین میشوند و انتظارات هزینهای برای تولید یک محصول یا ارائهی خدمات مشخص میگردد. اگرچه این سیستم بیشتر در شرکتهای تولیدی به کار میرود، اما در برخی شرکتهای خدماتی نیز قابلاستفاده است. هزینههای استاندارد میتوانند در هر دو سیستم هزینهیابی سفارش کار و مرحلهای مورد بهرهبرداری قرار گیرند. اصولاً این هزینهها در ابتدای دوره مالی مشخص میشوند تا به عنوان مبنایی برای ارزیابی عملکرد مالی و مدیریتی استفاده شوند.
آشنایی با هزینهیابی استاندارد
هزینه یابی استاندارد یک روش حسابداری است که توسط شرکتها برای تعیین هزینههای تولید و ارائه خدمات بهکار گرفته میشود. در این روش، پیش از شروع فرآیند تولید یا ارائه خدمت، هزینههای استاندارد برای هر واحد کالا یا خدمت برآورد میشود. با مقایسه هزینههای استاندارد و واقعی، شرکت میتواند عملکرد مالی خود را ارزیابی کرده و اقدامات اصلاحی لازم را انجام دهد. این فرآیند اطلاعات ارزشمندی به مدیران میدهد تا بتوانند در کنترل هزینهها و بهبود کارایی مالی تصمیمات دقیقتری بگیرند. هزینهیابی استاندارد همچنین به شرکتها کمک میکند تا بهتر هزینههای خود را مدیریت کرده، ترازنامههای مالی را بهینه کنند و سودآوری خود را افزایش دهند.
چهار نوع اصلی هزینهیابی استاندارد در حسابداری وجود دارد که هر یک در شرایط خاصی مورد استفاده قرار میگیرد و امکان انعطافپذیری در برخی موارد را فراهم میکند. از این رو، انتخاب روش مناسب بسیار حائز اهمیت است. بهترین روش هزینه یابی استاندارد توسط شرکت حسابداری انجام میشود.
- ایدهآل (بهینه): این روش بر اساس فرضیه بهرهوری کامل نیروی کار و استفاده بدون هدررفت مواد اولیه است. هدف آن دستیابی به حداکثر کارایی در تولید است.
- واقعگرا (طبیعی): این نوع هزینهیابی، هزینههای واقعی و پیشبینیشده برای تولید یک محصول را در نظر میگیرد و مقداری از هدررفت و ناکارآمدیهای معمول را مجاز میشمارد.
- هدفگذاریشده: این روش بر اساس شرایط کاری استاندارد تعریف میشود و تلاش میکند با کاهش ضایعات و افزایش بهرهوری، سطح مطلوب عملکرد را که سازمان به دنبال آن است، نشان دهد.
- مبتنی بر سابقه (پایه): این نوع هزینهیابی بر اساس دادهها و هزینههای گذشته تنظیم شده و به شرکتها اجازه میدهد تغییرات هزینهها را در طول زمان مقایسه و تحلیل کنند.
کاربرد هزینه یابی استاندارد
هزینهیابی استاندارد یک روش کارآمد و موثر در محاسبه هزینهها و بررسی عملکرد در انواع کسبوکارها محسوب میشود و به عنوان بخشی از خدمات حسابداری کاربرد دارد. این سیستم، علاوه بر تعیین بهای تمامشده موجودی، مزایای دیگری نیز به همراه دارد:
- کمک به تنظیم بودجههای دقیق: با بهرهگیری از هزینهیابی استاندارد، میتوان بودجههای کارآمدی برای کسبوکار تعیین کرده و مدیریت بهینهای بر روی عملکرد مالی داشت.
- ارزیابی کارایی مدیران: هزینهیابی استاندارد با ارائه پیشبینیهای دقیق از هزینههای آتی و نیازهای مالی، به بررسی و ارزیابی عملکرد مدیران و تصمیمگیریهای اجرایی کمک میکند.
- تسهیل در تخصیص هزینهها: این روش با سادهسازی فرآیند تخصیص هزینهها به اقلام مختلف، به بهبود مدیریت هزینه و ارزیابی دقیق موجودیها کمک کرده و فرآیند کنترل هزینهها را تسریع میبخشد.
مزایای هزینهیابی استاندارد
مزایای سیستم هزینه یابی استاندارد شامل موارد زیر میشود.
جمعآوری بودجه بر اساس استانداردها
این سیستم با استفاده از استانداردهای مشخص، بودجههای دقیقتری تنظیم میکند.
شناسایی نقاط قوت و ضعف:
هزینههای استاندارد امکان شناسایی ضعفها و قوتهای عملکردی را فراهم میکنند.
مقایسه هزینههای واقعی و استاندارد:
امکان مقایسه هزینههای واقعی با استانداردها برای ارزیابی عملکرد وجود دارد و از انحرافات جلوگیری میکند.
ایجاد انگیزه و ارزیابی عملکرد کارکنان:
هزینههای استاندارد به عنوان معیاری برای سنجش کارایی کارکنان عمل کرده و باعث افزایش انگیزه در آنها میشود.
بهینهسازی منابع و روشها:
تنظیم استانداردها به استفاده بهینه از منابع و افزایش کارایی کمک میکند. همچنین این روش کمک میکند که فرایند هزینهیابی سریعتر و دقیقتر انجام شود و گزارشهای مالی به موقع ارائه گردد.
کنترل بازخوردی:
این سیستم بهعنوان بخشی از فرآیند کنترل بازخوردی عمل میکند.
مبنایی برای پیشنهادات تجاری و قیمتگذاری
هزینههای استاندارد به عنوان معیاری برای تعیین قیمتهای فروش، شرکت در مناقصات و عقد قراردادهای تجاری استفاده میشود.
تخصیص دقیق هزینهها:
هزینههای تولید بهطور عادلانه به واحدهای تولیدی تخصیص مییابد.
تشویق به کاهش هزینهها:
فرآیند بازنگری و نظارت بر استانداردها باعث کاهش هزینهها و بهبود مستمر میشود.
آشنایی با واریانس در هزینهیابی استاندارد
واریانس در سیستم هزینه یابی استاندارد به عنوان یک مفهوم اساسی و کاربردی شناخته میشود که نقش مهمی در برآورد هزینههای تولید و ارزیابی عملکرد شرکتها ایفا میکند. واریانس نشاندهنده تفاوت بین هزینههای واقعی تولید و هزینههای استاندارد تعیینشده است.
به بیان دیگر، واریانس مشخص میکند که هزینههای واقعی تولید تا چه اندازه از هزینههای استاندارد انحراف دارند. هر چه این انحراف بیشتر باشد، نشانهای از دقت پایین در برآورد هزینههای استاندارد است.
شرکتها با محاسبه واریانس میتوانند به سادگی هزینههای واقعی را با هزینههای پیشبینیشده مقایسه کنند و عواملی که موجب این اختلاف شدهاند را بررسی کنند.
این تجزیه و تحلیل به آنها کمک میکند تا اقدامات اصلاحی مناسب برای بهبود دقت برآوردها و بهینهسازی عملکرد مالی انجام دهند. در نتیجه، استفاده از واریانس در هزینهیابی استاندارد به سازمانها کمک میکند تا بهرهوری فرآیندهای تولید را افزایش داده و از تصمیمات اقتصادی دقیقتر برای رشد و توسعه خود بهرهمند شوند.
محاسبه هزینهیابی استاندارد
محاسبه هزینهیابی استاندارد بر اساس سه جزء اصلی صورت میگیرد که شامل نیروی کار مستقیم، هزینههای مواد اولیه و سربار تولید است. این عناصر به شرکتها کمک میکنند تا هزینههای تولید محصولات را به دقت برآورد کنند. توجه داشته باشید محاسبه هزینهیابی استاندارد به کمک نرم افزار های حسابداری بسیار راحت تر است.
با خواندن مقاله بهترین نرم افزار حسابداری، میتوانید نرم افزار مناسب برای کسب و کار خود را بیابید.
نیروی کار مستقیم (Direct Labor) یا دستمزد
نیروی کار مستقیم به معنی ضرب کردن نرخ ساعتی کارکنان در تعداد ساعات کار و تعداد کل واحدهای تولید شده است. برای محاسبه هزینه نیروی کار مستقیم، نرخ ساعتی هر کارمند در تعداد ساعتهای کارکرد و سپس در تعداد واحدهای تولیدی ضرب میشود تا میزان هزینه نیروی کار مستقیم به دست آید. انحراف نرخ دستمزد در اثر پرداخت دستمزد بیشتر از استاندارد و عدم انتخاب صحیح کارگران رخ میدهد. برای محاسبهی انحراف دستمزد باید از سه فرمول زیر استفاده کنید.
انحراف نرخ دستمزد = (نرخ واقعی * ساعات واقعی ) _ (نرخ استاندارد *ساعات واقعی)
انحرافات کل دستمزد = (نرخ واقعی *ساعات واقعی )_( نرخ استاندارد * ساعات استاندارد)
انحرافات کارایی دستمزد= ( نرخ استاندارد *ساعات واقعی )_ (نرخ استاندارد * ساعات استاندارد)
هزینه مواد اولیه (Material Cost):
هزینه مواد با ضرب قیمت هر واحد از مواد اولیه در تعداد کل واحدهای تولید شده به دست میآید. برای تعیین هزینه مواد، قیمت فعلی هر واحد ماده اولیه در تعداد کل واحدهای تولید شده ضرب میشود و این مقدار به عنوان هزینه مواد اولیه لحاظ میگردد. دلایل انحرافات مواد میتواند ناشی از عوامل مختلفی باشد که به دو دسته عوامل داخلی و خارجی تقسیم میشوند.
عوامل داخلی
- نحوه جابجایی و حمل مواد: شیوه حمل و نقل مواد میتواند تأثیر مستقیمی بر میزان هدررفت یا آسیبدیدگی آنها داشته باشد.
- مقدار مواد خریداری شده: حجم خرید مواد اولیه ممکن است باعث تغییر در هزینهها و ایجاد انحراف در مقایسه با برآوردهای اولیه شود.
- تخفیفات خرید نقدی: تخفیفهایی که هنگام خرید مواد به صورت نقدی ارائه میشود، میتواند هزینههای مواد را کاهش داده و موجب تفاوت با هزینههای استاندارد گردد.
- کیفیت مواد مورد تقاضا: تغییر در کیفیت مواد اولیه، بهویژه در صورت کاهش یا افزایش کیفیت، میتواند بر هزینهها و کارایی تولید اثر بگذارد.
- عوامل خارجی
- افزایش سریع قیمتها: نوسانات شدید قیمت مواد در بازار میتواند باعث بروز انحراف در هزینههای مواد شود و پیشبینیهای اولیه را مختل کند.
- بررسی انحرافات نرخ مواد: مسئولیت این نوع انحراف معمولاً به بخش خرید مرتبط است، زیرا قیمت خرید مواد اولیه میتواند از پیشبینیها فاصله بگیرد.
- بررسی انحرافات مصرف مواد: این نوع انحرافات بیشتر به بخش تولید برمیگردد و به استفاده بهینه یا غیر بهینه از مواد اولیه در فرایند تولید اشاره دارد.
این عوامل باعث ایجاد اختلاف میان هزینههای پیشبینیشده و واقعی میشوند که باید مورد بررسی قرار گیرند تا عملکرد بهبود یابد. برای محاسبه انحراف مواد از فرمولهای زیر استفاده میشود.
انحرافات کل مواد = (نرخ واقعی *مصرف واقعی )_( نرخ استاندارد * مصرف استاندارد)
انحراف نرخ مواد = (نرخ واقعی * مصرف واقعی ) _ (نرخ استاندارد *مصرف استاندارد)
انحرافات مصرف مواد = ( نرخ استاندارد *مصرف واقعی )_ (نرخ استاندارد * مصرف استاندارد)
سربار تولید (Manufacturing Overhead):
سربار تولید به دو دسته ثابت و متغیر تقسیم میشود و با توجه به تعداد کل واحدهای تولیدی محاسبه میگردد. فرمول سربار تولید از جمع کردن سربار ثابت و حاصلضرب سربار متغیر در تعداد واحدهای تولید شده به دست میآید. به این ترتیب، شرکتها میتوانند با استفاده از این فرمول، هزینه تولید هر واحد محصول را بر اساس استانداردهای مشخص محاسبه و کنترل کنند. برای محاسبه انحراف سربار تولید از سه فرمول زیر استفاده میشود.
انحرافات کل سربار = سربار واقعی _ سربار جذب شده
انحراف قابل کنترل = {(ساعات کار استاندارد برای تولید واقعی* نرخ استاندارد سربار متغیر ) + سربار ثابت بودجه شده }* سربار واقعی
انحراف حجم = سربار جذب شده * بودجه قابل انعطاف بر مبنای ساعات استاندارد برای تولید واقعی
سخن پایانی
هزینهیابی استاندارد با شناسایی انحرافات و کاهش هزینهها، به بهبود عملکرد مالی سازمانها کمک میکند. این سیستم به مدیریت دقیقتر منابع منجر شده و در نهایت با تأثیرگذاری بر گزارش سود و زیان انباشته، توانایی شرکتها در تصمیمگیریها
بدون دیدگاه